می گویند وقتی درد همه گیر شد تحملش آسان است. خب چند سالی شده که به بهانه میلاد ائمه و اعیاد مذهبی، مراسم های شادِ غیر مذهبی گرفته می شود. که این هم از دست آورد های نفت در منطقه است. بالأخره آنچه را که غرب بنا نهاده، باید خصلت های بانی خود را داشته باشد. مثلا همین غرب زدگی ها، حالا ظلم هایی که می کند و چند مطلب ارسالی قبل به آن اشاره هایی شده بماند، فعلا صحبتم روی فرهنگ است.
این پدیده شوم را نمی دانم به کدام مسؤول، به کدام اداره و یا کجا خطاب کنم، که هر جا دست می گذارم بیخیالی را فراوان می بینم. آقایان مسؤولی که گوش هایتان را پر کرده اید با پنبه یا هر چیز دیگر، مواظب باشید که روزی با سرب های داغ پر نکنند گوش این جوانان را به خاطر کار شما. باور کنید برای شاد کردن مردم آن قدر ایده هست که نخواهید از یک خواننده برای ایجاد شادی در بین مردم استفاده کنید.

اصلا این خوانندگی به کنار، آن چه را که با چشم دیده ام نمی توانم تحمل کنم. آن هم در جزیره ای که سابقه ای پاک داشته. سگ بازی پدر و پسر را نمی توان تحمل کرد. آقایان مسؤول بیایید تا دیر نشده و درد فراگیر نشده آن را درمان کنید و ریشه کن. البته این هم بنای غربی هاست که تک فرزندی در بین جامعه ما رواج پیدا کرد و لاجرم بچه هم بازی می خواهد و وقتی که نه دوست خوبی داشت و نه برادر و خواهر که با آن ها بازی کند باید هم حیوانات جای انسان را بگیرد. امیدوارم از همین الآن شروع کنند آن ها که باید شروع کنند.