جزیره خارگ

دو لیلی | سه لیلی سابق

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۳ مطلب با موضوع «زخمنوشته» ثبت شده است

بازی بهاره

یک زمانی قیر هست، قیف نیست. یک زمانی هم قیف هست، قیر نیست! الان که به مدد ید توانای بخش خصوصی قیر و کشتی هست. دقیقا زمانی است که بگوییم چیزی به عنوان توان تحمل نیست! 

این هست و نیست ها گیجتان نکند. لب کلام اینکه کشتی هست. ولی توان تحمل بخش خصوصی نیست!

چند روز پیش خبر ارسال نامه ای محرمانه توسط بخشدار در شبکه های مجازی پخش شد. که در آن جناب آقای زارعی از دریابانی خواسته بودند کشتی نصر خارگ فقط یک بار در روز رفت و آمد کند.

صحت و سقم این خبر را واگذار می کنیم به خود شبکه های مجازی اما خدمات بی دریغ بخشدار نسبت به کشتی بهاره چیزی است مثل روز روشن! نیاز به هیچ نامه محرمانه ای هم ندارد. فی الواقع چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است این را گفتم که در خارگ هیچ محرمانه ای وجود ندارد.

این بازی ها را شروع نکنید!

موافقین ۰ مخالفین ۰

من می گویم شما بگریید!

مدرسه غیر انتفاءیی رستگاران

موافقین ۰ مخالفین ۰

پیدا کنید قاضی دادگاه عالی هاوایی را

اولش این است که آن ها هم جزیره نشینانی هستند مثل ما؛ ولی آخرش این نیست که آن ها جزیره نشینانی هستند مثل ما!

همه چیز از زمانی شروع شد که تی ام تی اعلام کرد می خواهد بزرگترین تلسکوپ نوری جهان به ارتفاع 30 متر و با بودجه یک و نیم میلیارد دلاری را بر روی قله موناکی یا همان الهه برف اهالی آنجا بسازد.این طرح که قرار بود اردیبهشت ماه گذشته شروع به ساخت شود اما بومیان که به احداث رصد خانه های بزرگ روی کوهستان مقدس خود معترض بودند و اون رو صدمه ای به محیط زیست میدونستن مانع این کار شدن.

نفت خوب است اما ضروری نیست! مردم زیر شعله ها دارند میسوزند!

تابستان گذشته اوج درگیری های مردم هاوایی نه تنها با تی ام تی بلکه با پلیس و مراجع قضایی بود، که اخبارش دنیا را پر کرد. کار تجمعات حتی به کنار مقر عمومی اتحادیه نجوم(آی ای یو) هم کشیده شد. این در حالی بود که مردم روی پلاکارد هایشان نوشته بودند:"ما نمی‌خواهیم تلسکوپ‌های اسباب‌بازی شما روی کوه مقدس ما باشد" دیگری می گفت:" نجوم خوب است اما ضروری نیست. سیاره‌ی خودمان این پایین دارد می‌میرد" 

به بخشی از متن اخبار توجه کنید: "تظاهرات بر سر کوه موناکی در طول یک هفته‌ی اخیر به اوج خود رسید. هفت نفر در نخستین ساعات ۳۱ ژوئیه/۹ مرداد دستگیر شدند. این افراد بر سر راه رسیدن به کوه موناکی چادر زده بودند و قانونی که موقتاً ایجاد هرگونه کمپ در موناکی را منع می‌کند نقض کرده بودند. در همان شب ۲۰ نفر دیگر در جزیره‌ی کناری[بخوانید خارگ]٬ به اتهام سد معبر کامیون‌هایی که در راه محل سازه‌ی تلسکوپ خورشیدی ۴/۲ متری دانیل اینویه بودند دستگیر شدند."

دادگاه عالی هاوایی، دقیقا کجایی؟!...

داستان همینجوری ادامه می یابد تا آخرین خبر این ماجرا، که چیزی نیست جز اینکه دادگاه هاوایی به نفع بومیان منطقه رای داد و مجوز احداث ساخت تلسکوپ غیرقانونی اعلام شد.دقت کنید به نفع مردم نه به نفع کوه، نه به نفع محیط زیست و تقدس؛ بلکه به نفع مردم.

این یعنی پیروزی مردم بر یک و نیم میلیارد دلارررر، یعنی پیروزی میزبانان بر مهمانان و در آخر پیروزی دست های در بند بر دستبند! 

مشکل مردم هاوایی با زائده ای به اسم تلسکوپ با مشکل مردم خارگ با زائده ای به اسم تاسیسات نفتی فرقی با هم ندارند جز اینکه نبودن یک همچین دادگاهی برای رسیدن به داد مردم بسیار حس می شود.و الا تا فردا هم سوال کنیم چرا سند خانه های مردم نه تنها به نام خودشان نیست، بلکه دست خودشان هم نیست! چرا بهره بردار نفت است؟ چگونه پول قدرت می آورد؟ قدرت، حاکمیت می آورد و حاکمیت نا اهلان، باعث می شود از آرمان های انقلاب در خارگ خبری نباشد؟ این سوال ها هیچ کدام فایده ای ندارد تا دادرسی نباشد!!!

 

 

پ.ن:افتتاح جی کی نیوز رو هم تبریک می گیم. به امید افتتاح رسانه ای که بفهمد درد مردم خارگ فقر نیست! نه خیر خارگ به دیوار مهربانی نیازی ندارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰

علاج واقعه بعد از وقوع؛ آتش سوزی مخازن نفتی خارگ

جمعی از کارکنان و کارشناسان نفتی خارک و استان بوشهر در پی حادثه آتش سوزی مخازن نفتی اقدام به افشا گری و ارسال نامه ای به "نفت ما " کرده اند که متن آن را در ادامه می خوانید :

[جناب آقای زنگنه] با احترام فراوان اگرچه بعید می دانیم که معاون جنابعالی در شرکت ملی نفت از این موضوعات بی اطلاع باشند با این وصف از روی دلسوزی و با نیت اصلاح امور بخشی از مسائلی را که قابل نگارش است در نوشته ای سرگشاده  برای جنابعالی بیان می کنیم. چون به شما دسترستی نداشتیم لاجرم آن را در جراید و سایت های خبری منعکس کردیم تا شاید به سمع و نظر جنابعالی برسد تا شاید انشاا... اثر مثبتی در روند اشتباه و زیان بار صنعت نفت در جزیره خارک داشته باشد .     

مدتی قبل شاهد آتش سوزی در جزیره خارک  بودیم . حادثه ای بی نظیر که در آن مجموعه شش مخزن در دو نوبت متوالی که پنج مخزن نفتی همزمان طعمه حریق شدند و برآورد اولیه و خوشبینانه کارشناسان از حوادث، 12 میلیارد ریال می باشد.

 

به این مقدار اگر خسارت های غیر مستقیم ناشی از کاری نبودن صد در صدی سه مخزن و حداقل 50درصدی دو مخزن از 5 مخرن آسیب دیده در جزیره خارک را به آن اضافه کنیم که ده ها برابر مبلغ فوق الذکر خواهد شد .

   غفلت مسئولان نفتی جزیره خارگ

مصاحبه عجولانه مسئولان ذیربط و انداختن تقصیر بر گردن " رعد و برق " نمی تواند رافع مسئولیت های  مدیران شرکت نفت باشد.

 به عنوان مثال می توان به آگهی مناقصه مورخة 19/8/94 به شماره 42پ/022/94 یعنی دقیقا 9 روز پس ازآتش سوزی استناد نمود که موضوع نصب سیستم های حفاظت صاعقه درمخازن ذخیره نفت خام را حکایت می کند .

 

جناب آقای وزیر متاسفیم که با درک و قبول شرایط موجود شاید باید به درگاه خداوند متعال دعا کنیم تا دیگر در جزیره خارک  باران نبارد زیرا ممکن است شاهد سوختن باقی مخازن نفت هم باشیم .  

مستحضر هستید که با این حادثه ضریب ایمنی خارک در تعریف کشورهای خریدار نفت کاهش یافته و احتمالا باعث افزایش نرخ بیمه کشتی ها خواهد شد آنگونه که که مقام معظم رهبری در سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی فرموده اند می توان برداشت  نمود که این نقطه حیاتی صنعت نفت می باید از پایداری و استحکام بالایی برخوردار باشد در حالی که به گفته مسئولین تنها با یک صاعقه مخازن آتش می گیرند  و می سوزند.

جناب آقای وزیر، سالهاست که مدیران مسئول شرکت نفت در جزیره خارک به گفته خودشان تهران را ترک و به اینجا کوچ نموده اند.

هر هفته یکشنبه ها از تهران به خارک و چهارشنبه ها به تهران باز می گردند. حدود 400 نفر صرفا از تهران به خارک و فقط با هدف گرفتن حقوق و مزایای اقماری به جزیره خارک تردد می نمایند.

آنها می گویند جایی در تهران برای استقرار ندارند و چه خوب است جنابعالی دستور رسیدگی فرمایید که هزینه تردد و اقامت مدیران مذکور در سالیان چقدربوده است و آیا بهتر نبود هزینه این مخارج را برای مخازن صرف می کردند تا امروز شاهد آتش سوزی آنها نباشیم؟!!

در زمانی برخی از خدمات بر روی خانواده های ساکن و مردم بومی و مظلوم خارک به بهانه نبود مجوز و اعتبار، کم و یا قطع شده است  )مانند استقرار آمبولانس هوایی(که مسئولان خارک که مسئولیت اصلی عملیات صادرات و مخازن نفت خارک را به عهده دارند طی حدود 2 سال گذشته برای ادامه تحصیل در زمان کاری با پروازهای شرکت نفت و هزینه های تردد در تهران هر هفته شنبه ها به تهران عزیمت و چهارشنبه ها بر می گردند.

جناب آقای وزیر از جنابعالی خیلی گله مندیم که در طول دو سال گذشته به خارک توجه کافی نداشته اید.

تقاضا می کنیم گروهی متخصص و بی طرف را برای تعیین دقیق علت بروز حادثه و رسیدگی به وضع نابسامان جزیره خارک اعزام فرمایید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

افزایش توان صادرات مردم

 مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد.۱۳۹۴/۰۶/۱۸


در مورد تجمع اخیر خیلی از ابعاد قضیه گم شد، بعضا پیدا نشد که بعد بخواهد گم بشود! مثلا این که مخاطب حرف ها اصلا پایانه ها نبود که پایانه ها اینقدر به خودش گرفت. یک درددل درون خانوادگی بود با حاکمان قانونی مردم. اما آنچه خیلی مهم تر است این است که اصلا این مردم که بودند؟ اولا وجود داشتند و آنچه دیدیم فتوشاپ نبود، ثانیا رابطه شان و نسبتشان به خارگ از رابطه آنهایی که برای شورای شهر آوردند و رای دادند خیلی بیشتر و شدیدتر بود! حالا ما به آن می گوییم بومی شما هم با خودتان است. حالا اگر این افراد بومی نباشند چه کسی بومی است خدا میداند؟ یا بگذارید اینطور بگویم.

جوانان مومن انقلابی در خارگ کجا هستند؟ اگر همین بومی ها نیستند پس چه کسانی اند؟ آن کسی است که چند سال پیش در، آماده باش نیروهای نظامی با فرمانده تماس گرفته بود که اگر خطر جدی است ما برویم شیراز و بوشهر و چه می دانم صد جای دیگر؟ 

هر اصطلاحی از اصطلاح های مقام معظم رهبری را که بشود تحریف کرد این یکی را نمی شود به برندی تبدیل کرد و به هرکه خواست چسباند. حفظ، دفاع و خطر کردن از هرکسی بر نمی آید! بگذارید اینطور بگویم. تمام انقلاب ها در معرض تحریف اند. تمام هم و غم دشمن این است که یا انقلابی شکل نگیرد یا اگر گرفت فقط یک نسل انقلابی داشته باشد و نسل بعدی بیگانه از تمام مفاهیم انقلابی؛ دیکتاتوری بشود مثل قدیمیان. رمان قلعه حیوانات را بخوانید شعار "همه حیوانات با هم مساوی اند" به کجا کشید؟ به جایی که گفتند "همه حیوانات با هم مساوی اند اما بعضی مساوی ترند!" اما اینجا قلعه حیوانات نیست و این در انقلاب اسلامی تکرار نخواهد شد چون اینجا انقلاب یک مفهوم تاریخی نیست بلکه یک حقیقت زنده است در هر مرحله هرکس بخواهد از مدار خارج شود و دیکتاتوری کند همین جوانان مومن انقلابی پای کار اند.

ما رای دادیم به رییس جمهور که رییس جمهور استاندار تعیین کند که بعد استاندار تمام هم و غم اش بشود اینکه چطور در حوزه استحفاظی حضرات نفتی و اطلاعاتی پا بگذارد؟ حضراتی که قرار نیست با روی کار آمدن هیچ دولتی از تاج و تخت خداحافظی کنند. کجای دنیا به یک مسئول نفتی که وظیفه اش "ارتقا کیفی خدمات تخصصی، توسعه قابلیت ها و افزایش توان صادرات و واردات مواد نفتی در پایانه های نفتی کشور، افزایش دقت و بهبود کیفیت در نظام اندازه گیری کمی و کیفی مواد نفتی و نیز بازارایی نظام مدیریت پایانه داری منطبق با اصول نوین پایانه داری بین المللی و  استفاده از کارشناسان مجرب" است وظیفه ارائه خدمات به مردم را می دهند؟ حرف این نیست که این افراد پرتلاش و پرکار از وظایف خودشان باز بمانند من می گویم در این بلبشو یک وقت به جای نفت مردم را صادر نکنند!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰

مقوله امنیت جزیره خارگ

امنیت برای هر کشوری خط قرمز اوست. برای پاسبان مرز و بوم، فرقی بین نقطه غربی با فلان نقطه شمالی یا هر جای دیگر نیست. چرا که هر جا نا امن شود در واقع این کشور است که نا امن شده. امنیتی که زمینه ساز تمام فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و هر چیز یک منطقه است.همین چندی پیش یان برمر رییس موسسه مطالعاتی گروه اوراسیا در "نشست مجمع جهانی اقتصاد" وقتی می خواهد از سه بحران اقتصادی خاورمیانه خبر بدهد. نکاتی را می گوید که همه به امنیت بر می گردد.1-داعش 2-مرزهای عربستان و یمن 3- و هجرت مهاجران جنگ زده به اروپا. و یا چندی پیشتر که وزیر اقتصاد آمریکا گفته بود: ایران اقتصاد آمریکا را تهدید می کند. چرا؟ چون امنیت آمریکا را تهدید می کند.

بگذریم، امنیت برای هر کشوری خط قرمز اوست و برای این مهم فرقی بین جای جای کشور نیست. چه رسد به نقطه استراتژیکی چون خارگ که شاهرگ اقتصاد متوسفانه نفتی ماست. مسائل امنیتی خارک( جزیره ای که صدام آن را در خط مقدم نبرد خود برای از پای در آوردن ایران قرار داده بود) به خاطر این مهم لحظه به لحظه باید رصد شود و مورد غفلت قرار نگیرد. شاید برای هرجایی حرف از امنیت یعنی سپاه و نیروی دریایی و هوایی و به مسئولان نظامی مربوط باشد.اما شرایط خاص خارگ علاوه بر این ها خیلی چیزهای دیگری را می طلبد. این جزیره برای انهدام خودش و ساکنین اش نیاز به هیچ بمب و موشکی ندارد. کافی است تا مخزنی از مخازن خطرناک پتروشیمی منفجر شود تا در شعاع 5 کیلومتری اکسیژنی وجود نداشته باشد. انفجار های جزیی که در سالهای گذشته در پتروشیمی خارگ رخ داد که رسانه ای هم شد و کشته هم داشت، اطمینانی از این ناحیه نمی دهد. این را بگذارید کنار کلی امور ریز و ریزتر دیگر که خودش یک مثنوی هفتاد من کاغذ است. امنیت برای خارک علاوه بر نیروی دریایی، HSE هم هست که با یک صاعقه مخزن آتش نگیرد و با باران خاموش نشود. که مخزن نوساز بعد از هزینه های ساخت میلیاردی، نشست نکند!

بگذریم، امنیت برای هر کشوری خط قرمز اوست. فلذا ایران هم دکترین دفاعی خاص خودش را در دنیا اتخاذ کرده که یکی از شاخصه های مهم آن دفاع موزاییکی ایران است که ترس بر تن به ظاهر ابرقدرت های دنیا انداخته. سبک دفاعی که زیرمجموعه پدافند غیرعامل است و متکی به جمعیت غیرنظامی و بسیجی است. اما امنیت برای هر انسانی هم خط قرمز اوست. چطور می شود بسیجی که خودش در آماج ضربه های خودی است مقابل دشمن بایستد؟ در خوشبینانه ترین حالت این خود بومی است که با پاهای خودش از جزیره بار می بندد، اگر از جزیره بیرون نیندازندش...فتامل!

موافقین ۰ مخالفین ۰

و اتممناها بعشر

خداحافظی می کنیم با مردی که خیلی چیزها به ما یاد داد...

می نشینیم تا تاریخ برایمان خیلی خوب سخن بگوید..خیلی خوب حق و باطل را جدا کند و خیلی ها را شرمنده کند


موافقین ۰ مخالفین ۰

چیزی در حد یک سؤال

حاج عبدالله والی را اگر بشناسید کاره ای نیست جز مسئول کمیته امداد بشاگرد اما بشاگرد را اگر نگاه کنید شهری است که از حیث تغذیه و پخش ارزاق و آموزشی و بهداشت و سلامت و راهسازی، کار و ایجاد شغل، فرهنگی و دینی و غیره و غیره با حاجی والی به کمال رسیده... و اصلا برای همین است که همه به او احساس نزدیکی می کنند معلم روستای ملکن که نباید هیچ ربط اداری نه به حاجی و نه به شرح وظایف او داشته باشد وقتی برای اولین بار حاجی را می بیند می فهمد که حلال مشکل نداشتن کلاس درس او هم ، حاجی است و حاجی هم حلال مشکلات او هست...

مسئولی میتواند شرح وظایفش را اجرا کند و از عهده آن بر بیاید خدا هم خیرش بدهد هیچ کس هم بر او خورده نمی گیرد اصلا نمیتواند بگیرد. اما آن مسئول حاجی والی نیست. "کسی نیست که در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش  بماند و نامش به نیکی یاد شود" مسئول جهادی و مسئولی که می خواهد ربطی به آرمانهای انقلاب داشته باشد نیست... دلیلش هم واضح است انقلاب و جهاد ازین جنس اند که چارچوب نمی پذیرند... می شود نماینده مجلسی بیاید و برای مردم سخنرانی کند که وظیفه نماینده مجلس چیست؟؟ حوزه اجرایی با حوزه پیگیری و قانون گذاری فرق می کند و ازین جور چیز ها اما نمیشود مردمی که انقلاب و امام را فهمیده اند این جمله ها را درک کنند(و بالعکس مخاطبی که فرهنگ جهای و انقلابی را نفهمیده باشد نمی تواند این جمله را درک کند )

خب حالا ما اگر جدای از این ایده آل ها با مسئولی روبرو شویم که نه تنها بالاتر از وظیفه خود عمل نمی کند بلکه کم کاری هم می کند!! چه باید کرد؟؟ خیلی کار بدی می کند؟باشد!! اما نمی شود فقط دید و روضه خواند...بگذارید این طور بپرسم دلیل اینکه یک مسئول کم کار می شود چیست؟؟ ما مردم تنها و تنها کسی هستیم که به طور جدی ناظر بر کارهای آنانیم قبول کنید ما هم کم کاری کرده ایم... یک مسئول کم کار خیلی کار بدی می کند؟باشد!!! ما چه کار می کنیم؟؟؟

موافقین ۰ مخالفین ۰

سگ به جای دوست

می گویند وقتی درد همه گیر شد تحملش آسان است. خب چند سالی شده که به بهانه میلاد ائمه و اعیاد مذهبی، مراسم های شادِ غیر مذهبی گرفته می شود. که این هم از دست آورد های نفت در منطقه است. بالأخره آنچه را که غرب بنا نهاده، باید خصلت های بانی خود را داشته باشد. مثلا همین غرب زدگی ها، حالا ظلم هایی که می کند و چند مطلب ارسالی قبل به آن اشاره هایی شده بماند، فعلا صحبتم روی فرهنگ است.
این پدیده شوم را نمی دانم به کدام مسؤول، به کدام اداره و یا کجا خطاب کنم، که هر جا دست می گذارم بیخیالی را فراوان می بینم. آقایان مسؤولی که گوش هایتان را پر کرده اید با پنبه یا هر چیز دیگر، مواظب باشید که روزی با سرب های داغ پر نکنند گوش این جوانان را به خاطر کار شما. باور کنید برای شاد کردن مردم آن قدر ایده هست که نخواهید از یک خواننده برای ایجاد شادی در بین مردم استفاده کنید.

اصلا این خوانندگی به کنار، آن چه را که با چشم دیده ام نمی توانم تحمل کنم. آن هم در جزیره ای که سابقه ای پاک داشته. سگ بازی پدر و پسر را نمی توان تحمل کرد. آقایان مسؤول بیایید تا دیر نشده و درد فراگیر نشده آن را درمان کنید و ریشه کن. البته این هم بنای غربی هاست که تک فرزندی در بین جامعه ما رواج پیدا کرد و لاجرم بچه هم بازی می خواهد و وقتی که نه دوست خوبی داشت و نه برادر و خواهر که با آن ها بازی کند باید هم حیوانات جای انسان را بگیرد. امیدوارم از همین الآن شروع کنند آن ها که باید شروع کنند.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خانه هوشمندی از نوع خارگ!!!

در رؤیاهایم همیشه این بوده که خانه ای را که دلم می خواهد بسازم. البته همیشه هم دوست داشتم خانه باشد خاص. یعنی خانه ای که حد اقل یک ویژگی منحصر به فرد خود را داشته باشد. مدت ها دنبال آن بودم تا این که به تازگی به این مطلب رسیده ام که یک ایده را در خانه ای که می خواهم بسازم اجرایی کنم.

مثلا این که کل برق کشی خانه را انجام دهم و بعد تمام کلید های لامپ ها و مهتابی ها و خلاصه تمام کلید های کنترل برق را بدهم خانه همسایه. یا مثلا بدهم فلان فامیلمان در کویت که هر وقت خواستم به او بگویم برایم خانه را روشن کن. نظرتان چیست؟ ایده جالبی است. این ایده را البته از جریانات برق شهرمان که نه استانمان گرفته ام. دو شب است که برق جزیره را منطقه منطقه قطع می کنند. واقعا این هم یک ویژگی خاص است. کجا را سراغ دارید که 2500 مگاوات برق تولید کند ولی زیر نظر شهر دیگر و یا استان دیگری باشد. بالأخره این هم یک ویژگی است. ما که عسلویه را داریم و خارگ را، باید هم خاص باشیم. خدا رو شکر.

تماس گرفتیم با همسایه(همان آقای همساده شیرازی که در کلاه قرمزی ما را می خنداند. البته همشهری هایش) که برقمان قطع شده. گفتند بخش خصوصی ژنراتور(ببین کارمان به کجا رسیده که حالا باید ژنراتور را هم بنویسیم. این بار دوم است که می نویسم ژنراتور) را روشن نمی کند چون نمی ارزد برای مقدار کم این دستگاه بزرگ را روشن کنیم.

خب راست هم می گوید. نمی ارزد چون باد خنک کولر ها که به آقای همساده می خورد و هوا هم برای او روشن است. اصلا مهمان های او در گرما و تاریکی و شرجی که ننشسته اند که بخواهد ارزشش را داشته باشد که دستگاه به این بزرگی را روشن کند. راستی آقا همساده اگر خواستید بگویید برویم این دستگاه بزرگ را باد بزنیم، بشوییم، اصلا تمام امکانات رفاهی را برایش فراهم کنیم تا نکند خدایی نکرده خطی به آن بیافتد یا نقصی پیدا کند.

آقا همساده حواسم نبود بگویم، این شهر که برقش را خاموش کردید (البته برای مصرف بهینه برق بود. بالأخره وقتی انرژی هسته ای را رفقایتان بدهند برود، باید صرفه!جویی کرد در مصرف برق) مغازه هایی دارد که در آن مایحتاج مردم نگه داری می شود. همان ما یحتاجی که با وزیدن یک باد در خارگ نایاب می شود. البته جسارت است خدمتتان. به گمانم معنای نایاب را نمی دانید. احساس می کنم مثل شخصیت جناب خان در خندوانه که کلمه ای ناآشنا را می شنود و تکرار می کند آن هم با تعجب شدید، الآن همان طور گفته اید "نایاب" آن هم با تأکید بر حرف "ب". آقای همساده جایتان خالی به خاک سیه نشستیم... اگر زحمتی نیست می خواهیم کلیدهای برق هایمان را داخل خانه خودمان بیاوریم. اجازه هست؟

موافقین ۱ مخالفین ۰