جزیره خارگ

دو لیلی | سه لیلی سابق

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

سگ به جای دوست

می گویند وقتی درد همه گیر شد تحملش آسان است. خب چند سالی شده که به بهانه میلاد ائمه و اعیاد مذهبی، مراسم های شادِ غیر مذهبی گرفته می شود. که این هم از دست آورد های نفت در منطقه است. بالأخره آنچه را که غرب بنا نهاده، باید خصلت های بانی خود را داشته باشد. مثلا همین غرب زدگی ها، حالا ظلم هایی که می کند و چند مطلب ارسالی قبل به آن اشاره هایی شده بماند، فعلا صحبتم روی فرهنگ است.
این پدیده شوم را نمی دانم به کدام مسؤول، به کدام اداره و یا کجا خطاب کنم، که هر جا دست می گذارم بیخیالی را فراوان می بینم. آقایان مسؤولی که گوش هایتان را پر کرده اید با پنبه یا هر چیز دیگر، مواظب باشید که روزی با سرب های داغ پر نکنند گوش این جوانان را به خاطر کار شما. باور کنید برای شاد کردن مردم آن قدر ایده هست که نخواهید از یک خواننده برای ایجاد شادی در بین مردم استفاده کنید.

اصلا این خوانندگی به کنار، آن چه را که با چشم دیده ام نمی توانم تحمل کنم. آن هم در جزیره ای که سابقه ای پاک داشته. سگ بازی پدر و پسر را نمی توان تحمل کرد. آقایان مسؤول بیایید تا دیر نشده و درد فراگیر نشده آن را درمان کنید و ریشه کن. البته این هم بنای غربی هاست که تک فرزندی در بین جامعه ما رواج پیدا کرد و لاجرم بچه هم بازی می خواهد و وقتی که نه دوست خوبی داشت و نه برادر و خواهر که با آن ها بازی کند باید هم حیوانات جای انسان را بگیرد. امیدوارم از همین الآن شروع کنند آن ها که باید شروع کنند.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کلاغ سازگار با محیط زیست


کلاغ خارک


به روز سیاه نشاند 

این آسمان سیاه

کلاغ سفیدی را

موافقین ۰ مخالفین ۰

خانه هوشمندی از نوع خارگ!!!

در رؤیاهایم همیشه این بوده که خانه ای را که دلم می خواهد بسازم. البته همیشه هم دوست داشتم خانه باشد خاص. یعنی خانه ای که حد اقل یک ویژگی منحصر به فرد خود را داشته باشد. مدت ها دنبال آن بودم تا این که به تازگی به این مطلب رسیده ام که یک ایده را در خانه ای که می خواهم بسازم اجرایی کنم.

مثلا این که کل برق کشی خانه را انجام دهم و بعد تمام کلید های لامپ ها و مهتابی ها و خلاصه تمام کلید های کنترل برق را بدهم خانه همسایه. یا مثلا بدهم فلان فامیلمان در کویت که هر وقت خواستم به او بگویم برایم خانه را روشن کن. نظرتان چیست؟ ایده جالبی است. این ایده را البته از جریانات برق شهرمان که نه استانمان گرفته ام. دو شب است که برق جزیره را منطقه منطقه قطع می کنند. واقعا این هم یک ویژگی خاص است. کجا را سراغ دارید که 2500 مگاوات برق تولید کند ولی زیر نظر شهر دیگر و یا استان دیگری باشد. بالأخره این هم یک ویژگی است. ما که عسلویه را داریم و خارگ را، باید هم خاص باشیم. خدا رو شکر.

تماس گرفتیم با همسایه(همان آقای همساده شیرازی که در کلاه قرمزی ما را می خنداند. البته همشهری هایش) که برقمان قطع شده. گفتند بخش خصوصی ژنراتور(ببین کارمان به کجا رسیده که حالا باید ژنراتور را هم بنویسیم. این بار دوم است که می نویسم ژنراتور) را روشن نمی کند چون نمی ارزد برای مقدار کم این دستگاه بزرگ را روشن کنیم.

خب راست هم می گوید. نمی ارزد چون باد خنک کولر ها که به آقای همساده می خورد و هوا هم برای او روشن است. اصلا مهمان های او در گرما و تاریکی و شرجی که ننشسته اند که بخواهد ارزشش را داشته باشد که دستگاه به این بزرگی را روشن کند. راستی آقا همساده اگر خواستید بگویید برویم این دستگاه بزرگ را باد بزنیم، بشوییم، اصلا تمام امکانات رفاهی را برایش فراهم کنیم تا نکند خدایی نکرده خطی به آن بیافتد یا نقصی پیدا کند.

آقا همساده حواسم نبود بگویم، این شهر که برقش را خاموش کردید (البته برای مصرف بهینه برق بود. بالأخره وقتی انرژی هسته ای را رفقایتان بدهند برود، باید صرفه!جویی کرد در مصرف برق) مغازه هایی دارد که در آن مایحتاج مردم نگه داری می شود. همان ما یحتاجی که با وزیدن یک باد در خارگ نایاب می شود. البته جسارت است خدمتتان. به گمانم معنای نایاب را نمی دانید. احساس می کنم مثل شخصیت جناب خان در خندوانه که کلمه ای ناآشنا را می شنود و تکرار می کند آن هم با تعجب شدید، الآن همان طور گفته اید "نایاب" آن هم با تأکید بر حرف "ب". آقای همساده جایتان خالی به خاک سیه نشستیم... اگر زحمتی نیست می خواهیم کلیدهای برق هایمان را داخل خانه خودمان بیاوریم. اجازه هست؟

موافقین ۱ مخالفین ۰